به گزارش سینماپرس سیروس گرجستانی با نام اصلی علیاکبر محمودزاده گرجستانی ۲۵ اسفند ۱۳۲۳ در رشت به دنیا آمد، او اصالتی آذری داشت و گفته میشود که پدر او از باکو به ایران مهاجرت کرده بود.
وی در نوجوانی از بازیکردن فوتبال در کوچهها و زمینهای خاکی محله به سمت فوتبال حرفهای کشیده شد. با تشویق اطرافیان به باشگاه شاهین (پرسپولیس فعلی) رفت و در تیم نوجوانان آن عضو شد. بعد از بازی در رده های پایین باشگاه، به دسته اول رسید و ۴ سال در سطح اول فوتبال آن زمان در کنار بازیکنانی مثل همایون بهزادی و ناصر ابراهیمی بازی کرد.
او سپس در کارخانه «آزمایش» مشغول به کار شد و در آنجا با مرحوم «هادی اسلامی» آشنا شد. زنده یاد اسلامی که در کارخانه، زیردست گرجستانی کار می کرد به دوست نزدیک او تبدیل شد اما بعد از یک سال او کارخانه را ترک کرد تا اینکه چند سال بعد این ۲ دوست به طور اتفاقی در نزدیکی «تئاتر شهر» به هم برمیخورند و اسلامی میگوید که وارد تئاتر شده و به گرجستانی هم پیشنهاد میدهد که نقشی در یک نمایش را برعهده بگیردِ.
وی فعالیت حرفه ای و بدون وقفه خود در عرصه هنرهای نمایشی را از اولین سال پس از انقلاب شروع کرد. گرچه پیش تر اینجا و آنجا نقشهای کوچکی گرفته بود اما سال ۱۳۵۸ در ۲ فیلم سینمایی بازی کرد و سال ۵۹ در ۲ فیلم دیگر؛ در سال ۶۲ در فیلم «دادشاه» به کارگردانی زنده یاد حبیب کاوش و تله تئاتر «هنگامه شیرین وصل» به کارگردانی هادی مرزبان و نمایش «مخمصه» به کارگردانی فرهاد مجدآبادی بازی کرد.
او بین سالهای ۵۷ تا ۹۹ دست کم در ۶۸ اثر تلویزیونی ایفای نقش کرد که به یاد ماندنیترین آنها شاید نقشآفرینی او در سریال «شهریار» باشد؛ نقشی که خودش میگوید علت خوب شدنش این بود که سر و شکل و هیبت استاد شهریار در سالهای پیری، او را به یاد پدر پیرش میانداخت و به قول خودش «شهریار گرچه نقش سختی بود اما برای من آسانترین نقش شهریار بود؛ برای اینکه شهریار تمام ویژگیهای پدر خدابیامرزم - هیکلش، قیافهاش، حرفزدنش - را داشت. من در واقع پدرم را بازی کردم».
از جمله سریالهای مطرح این بازیگر میتوان به همکاریاش با رضا عطاران در مجموعه «متهم گریخت» و همچنین ایفای نقش در سریالهای «زن بابا» و «گاوصندوق» اشاره کرد.
این هنرمند که در بین مردم بسیار محبوب بود سرانجام در ۱۲ تیرماه سال ۱۳۹۹ به دلیل سکته قلبی دار فانی را وداع گفت و ملتی را سوگوار کرد.
هنرمندان مطرحی همچون: سعید امیرسلیمانی و محمد کاسبی همزمان با نوروز ۱۴۰۰ در فراق این بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون کشور با سینماپرس گفتگو کردند و از او برایمان گفتند.
*****************
سعید امیرسلیمانی دوست دیرینه، همکار و همسایه زنده یاد سیروس گرجستانی در گفتگو با سینماپرس گفت: سیروس برای من یک رفیق تمام عیار بود و احساس می کنم با فقدانش بسیار تنها شدم. ما بیش از ۴۰ سال با یکدیگر دوستی داشتیم و از زمان جوانی با هم کار و فعالیت می کردیم. من هیچ گاه نمایش هایی که در اداره تئاتر کار می کردیم را فراموش نخواهم کرد.
وی ادامه داد: سیروس رفیقی به تمام معنا، مردی خانواده دوست، انسانی مهربان و بسیار شوخ و شنگ و طناز بود. یک تنه کافی بود که یک مجلس را گرم کند. او هم صدایش خوب بود و در مجالس آواز می خواند و هم بسیار گرم و صمیمی با همه برخورد می کرد. علاوه بر همه این ها سیروس محبوب میلیون ها ایرانی بود و من شاهد بودم که مردم چقدر او را دوست داشتند و این بزرگترین موهبتی است که پروردگار می تواند به یک هنرمند اعطا کند.
امیرسلیمانی با بیان اینکه درگذشت سیروس گرجستانی برای من اصلا باورپذیر نیست اظهار داشت: من سال های سال است که در جاجرود زندگی می کنم و سال ها قبل زمانی که سیروس به منزل ما آمده بود خیلی ابراز تمایل کرد که او هم برای زندگی به جاجرود نقل مکان کند و من مدتی گشتم و سرانجام یک منزل خوب برای او پیدا کردم و با هم همسایه شدیم و از وقتی که همسایه شدیم رفت و آمدهای مان به شدت با هم بیشتر شد.
این هنرمند پیشکسوت یادآور شد: مهران احمدی هم وقتی از رفاقت صمیمانه من و سیروس با خبر شده بود برای بازی در فیلمش من و سیروس را انتخاب کرد که در آنجا هم نقش ۲ رفیق را بازی می کردیم و این فیلم باعث شد رفاقت ما بسیار بیشتر از پیش شود.
وی خاطرنشان کرد: همه هنرمندان و همکارانم برای من عزیز و دوست داشتنی بوده و هستند اما زنده یادان جمشید مشایخی و سیروس گرجستانی برای من معنای دیگری داشتند. آن ها فقط همکارم نبودند مثل خانواده ام بودند و بسیار دوست شان داشتم و در عرض یک سال هر ۲ را از دست دادم و غم شان به شدت بر دلم سنگینی می کند.
محمد کاسبی دیگر بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون نیز در گفتگو با سینماپرس اظهار داشت: من و سیروس چند سریال را با هم کار کردیم. همیشه از همکاری با سیروس لذت می بردم چرا که او از نسل هنرمندان متعهد و منضبط و کاربلد بود.
وی ادامه داد: سیروس گرجستانی به معنای واقعی کلمه انسانی دوست داشتنی، بذله گو و به شدت بی ریا و مهربان بود. در کنار او بودن به انسان احساس آرامش می داد و حیف که دست اجل او را زود از ما جدا کرد.
این سینماگر سپس به وقایع تلخ یک سال اخیر اشاره کرد و گفت: طی سال گذشته ما معنای تلخی را به شدت چشیدیم!؛ همه می دانیم و می دانستیم که چقدر عمر دنیا کوتاه است اما در یک سال گذشته این معنا را با پوست و گوشت و استخوان مان درک کردیم. همیشه پیش خودم فکر می کنم چقدر خوب است که تمامی لحظات زندگی مان در این دنیا را با مهربانی و یکرنگی و عشق کنار هم باشیم؛ درست مثل سیروس گرجستانی که خوب بود و خوب ماند و خوب رفت!
کاسبی در پایان این گفتگو افزود: ای کاش تلنگری به همه ما بخورد تا دست از دو رو بودن، حسادت، زیرآب زدن، بدگویی و... برداریم و سعی کنیم در این دنیا مهر بکاریم و عشق درو کنیم چرا که عمر آدمی کوتاه تر از آن چیزی است که تصور می کنیم و هر آن امکان دارد که دیگر نباشیم!
ارسال نظر